زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

مسائل اجتهادی





به مسائل جایز الاجتهاد، به دلیل عدم وجود حکم منصوص در آنها اطلاق می‌شود.


۱ - توضیح



مسائل اجتهادی، مسائلی است که اجتهاد ، درباره آنها جایز است؛ بر خلاف مسائل منصوصه، که اجتهاد در باره آنها جایز نیست.

۲ - نظر اصولیون



اصولیون ، اجتهاد در برابر نص را باطل می‌دانند و در این مورد قاعده‌ای دارند که می‌گوید: «لامساغ للاجتهاد فی مورد النص»؛
[۱] الوجیز فی اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۲۳۲.
یعنی در مسئله‌ای که نص قطعی السند و قطعی الدلالة درباره آن وجود دارد، اجتهاد جایز نیست، مثل: وجوب نماز ، روزه ، حرمت بیع ربوی و غیره که نصوص قطعی بر آنها دلالت دارد. اما مواردی که برای آنها دلیل وجود دارد، ولی سند یا دلالت آن و یا هر دو ظنی می‌باشد، یا مواردی که در مورد آنها دلیلی وجود ندارد، در زمره مسائل اجتهادی قرار می‌گیرد.

۳ - نکته



حیطه مسائل اجتهادی، بستگی به حیطه اجتهاد دارد. مرحوم « محقق حلی » اجتهادی را که به ظواهر ادله مستند باشد اجتهاد نمی‌دانست، اما بعد، این دایره، شمول بیشتری پیدا نمود و شامل استنباط از ظواهر ادله نیز گردید.
[۴] عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشریع الاسلامی، خلاف، ص (۲۱۷-۲۱۶).


۴ - پانویس


 
۱. الوجیز فی اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۲۳۲.
۲. الرسائل الاربع قواعد اصولیة و فقهیة، سبحانی تبریزی، جعفر، جزء ۳، ص۷۸.    
۳. دروس فی علم الاصول، صدر، محمد باقر، ج۱، ص۵۹.    
۴. عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشریع الاسلامی، خلاف، ص (۲۱۷-۲۱۶).


۵ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۲۹، برگرفته از مقاله «مسائل اجتهادی».    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.