مسائل اجتهادیبه مسائل جایز الاجتهاد، به دلیل عدم وجود حکم منصوص در آنها اطلاق میشود. ۱ - توضیحمسائل اجتهادی، مسائلی است که اجتهاد ، درباره آنها جایز است؛ بر خلاف مسائل منصوصه، که اجتهاد در باره آنها جایز نیست. ۲ - نظر اصولیوناصولیون ، اجتهاد در برابر نص را باطل میدانند و در این مورد قاعدهای دارند که میگوید: «لامساغ للاجتهاد فی مورد النص»؛ [۱]
الوجیز فی اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۲۳۲.
یعنی در مسئلهای که نص قطعی السند و قطعی الدلالة درباره آن وجود دارد، اجتهاد جایز نیست، مثل: وجوب نماز ، روزه ، حرمت بیع ربوی و غیره که نصوص قطعی بر آنها دلالت دارد. اما مواردی که برای آنها دلیل وجود دارد، ولی سند یا دلالت آن و یا هر دو ظنی میباشد، یا مواردی که در مورد آنها دلیلی وجود ندارد، در زمره مسائل اجتهادی قرار میگیرد.۳ - نکتهحیطه مسائل اجتهادی، بستگی به حیطه اجتهاد دارد. مرحوم « محقق حلی » اجتهادی را که به ظواهر ادله مستند باشد اجتهاد نمیدانست، اما بعد، این دایره، شمول بیشتری پیدا نمود و شامل استنباط از ظواهر ادله نیز گردید. [۴]
عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشریع الاسلامی، خلاف، ص (۲۱۷-۲۱۶).
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۲۹، برگرفته از مقاله «مسائل اجتهادی». |